بردیا جونمبردیا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

قوقوووووولی

سال نو مبارک

جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادی و سعادت جهان ان تو باد . از هر دو جهان فقط تو را می خواهم . . . سال نو مبارک . . . ...
29 فروردين 1393

بردیا و چهارشنبه سوری

  جشن ٤ شنبه سوری مهد بردیا جونم ٢١ اسفند ماه در باغ یاس سفید برگزار شد اونروز بارون خیلی خیلی شدیدی میبارد طوری که برف پاکن ماشین قادر به حرکت نبود ، با خاله شیما و دائی مجید ساعت ٤ به باغ رفتیم باغ قشنگی بود مراسم اصلی داخل تالار بود . برنامه های امسال مهد خیلی متنوع بود مراسم حاجی فیروز ، عمو نارنجی ، بازی برای پدر ها و کلی مراسم جالب و شاد دیگه  ....  گروه رقص محلی هم داشتیم که خیلی زیبا میرقصیدن بردیا جونم  که همش اون وسط بود با دخترها میرقصید  بردیا جونم در حال رپ رقصیدن رقص کردی بچه ها بعد ازکلی رقص وپایکوبی با آش رشته خو...
27 فروردين 1393

بردیا و مردان عنکبوتی

  یکی از کادئوهای آرتین جون  که برای تولد بردیا جونم  آورده بود ، لباس مرد عنکبوتی بود که بردیا جونم عاشقش شد و از وقتی که لباس رو پوشید دیگه حاضر نشد اونو در بیاره ... حتی فرداش مهد هم با لباس عنکبوتی رفت و تموم بچه های مهد رو ترسونده بود     پاکان توپولو  هم عاشق مرد عنکبوتیه به همین خاطر فردای تولد با بردیا جونم  رفتیم بیرون و یه دست لباس عنکبوتی هم برای پاکان  خریدیم ،  با این لباس ها تا اونجای که میتونستن شیطونی کردن و از مبل ، در و دیوار خونه مامانی  بالا رفتن .... ...
8 اسفند 1392

بردیا و تولد مبارک

روز ٢٢ بهمن ١٣٩٢ با ٦ ماه تاخیر ناخواسته تولد بردیا جونم برگزار شد  حدود  ٤٠ نفر مهمون داشتیم که بیشتر دوستهای بردیا جونم بودن ، کلی خوش گذشت و بردیا جونم  تا اونجائی که تونست و جاداشت شیطونی کرد و آتیش سوزوند ... برای ساعت ٥  همه مهمونها اومده بودن و با نسکافه ، شیرینی و میوه از همشون پذیرائی شد  بردیا جونم   اینقدر عجله داشت که میخواست هرچه زودتر کیک رو ببره و کادئو ها رو باز کنه بردیا جونم و دوستان تینا ،باربد، بردیا، پاکان، ارشک و آرتین برای فشفه ها و آتیش بازی کلی ذوق کردن .....وای عکس انداختن از بچه ها در این مواقع خیلی سخته ...
4 اسفند 1392
1